جمعه، آبان ۲۱

تفننی برای مدیران فرهنگی

یقینا اگر یک هنرمند خارجی و یا حتی اگر یک شهروند فرانسوی، آمریکایی، ایتالیایی و آلمانی از تعداد و چون و چرای جشنواره های سینمایی در ایران باخبر شوند؛ عکس العمل شان از دوحالت خارج نیست؛ آنها در صورتی که از جزئیات این جشنواره ها خبر نداشته باشند و یا با سینمای ایران آشنایی نداشته باشند احتمالا به طرز عجیبی اظهار تعجب خواهند کرد و احتمالا با خود فکر میکنند که چرا در طول این سالها نام ایران را به عنوان یکی از پایه های استوار و اساسی سینمای جهان تا کنون نشنیده اند. اما اگر آنها تنها یکبار به ایران سفر کرده باشند و یا آشنایی در ایران داشته باشند تنها و تنها خواهند خندید ! و این تلخ ترین اتفاقی است که در مقابل خرج میلیون ها تومان بودجه سینمایی در کشورمان میتواند بیافتد.

اگر در این نوشته کوتاه بخواهیم از فلسفه و کارکرد سینما و جشنواره و سیاست های فرهنگی سایر کشورها بگذریم از این موضوع نمیتوان گذشت که بالاخره پس از سی سال "تلاش" سینمایی در کشور ما جایگاه سینما و اعتبار جشنواره های ایرانی در رتبه بندی جهانی دقیقا کجاست؟ با یک حساب سرانگشتی و تازه با چشم پوشی از سایر جشنواره های استانی؛ تعداد جشنواره های سینمایی در پایتخت و برخی شهرهای بزرگ به تعداد مجموعه های فرهنگی و متولیان فرهنگ کشور باز می گردد. که البته همین تعدد متولیان فرهنگ نیز جای بحث منحصر به فردی نیز می طلبد.اما سوال اساسی اینجاست که آیا تعدد جشنواره های سینمایی در کشورمان، به ارتقاء سطح کیفی سینما کمک می کند یا برگزاری چنین جشنواره هایی رفته رفته به نوعی پوزیشن اجتماعی برای نهاد ها و مدیران فرهنگی و یا به زبان ساده به شیوه ای خاص از گزارش کار مبدل گشته است!

احتمالا شما نیز تا کنون نام جشنواره های بزرگ سینمایی در جهان به گوشتان خورده است. جشنواره هایی چون : جشنواره فیلم ونیز ایتالیا، جشنواره فیلم کن فرانسه، جشنواره فیلم اسکار آمریکا، جشنواره فیلم برلین آلمان؛ تنها نام آور ترین آنها در سطح اروپا و آمریکا هستند. هرچند که کشورهای جنوب شرق آسیا و اعراب نیز به تازگی به بازار برگزاری جشنواره های سینمایی ورود پیدا کرده اند، اما همچنان با اختلافی نزدیک به هشتاد سال از اعتبار و سابقه جشنوراه های مذکور عقب اند ! الفبای برگزاری یک جشنواره سینمایی با استاندارد های جهانی آنچنان آشکار و پر هزینه است که از همان اولین گام با آموزه های فرهنگی و هنجار های جامعه اسلامی ما همخوانی ندارد. مراسم فرش قرمز، طراحی و تهیه سن منحصر به فرد هرساله ، معرفی پدیده های بازیگری جدید هرسال در شوی ژورنالیستی جشنواره ها تنها مهم ترین اتفاقات مرسوم و معمول این جشنواره ها هستند که توانسته اند به آنها در کنار اعتبار سینمایی شان، اعتبار تجاری و اجتماعی نیز ببخشد.

اما این تفنن و بی نظمی برگزاری جشنواره های سینمایی در کشور تنها به دلیل مغایرت ذاتی این مراسم با آموزه های اجتماعی ما نیست. بلکه دلیل مهم تر و البته کارکردی تر این اتفاق به تنوع ، کیفیت و سطح استاندارد های سینمایی این جشنواره ها باز می گردد. اصل مهم و کارساز در اعتبار بخشی به یک مراسم و آئین، خصوصا در عرصه فرهنگ، استمرار و تداوم آن در طول زمان است. معتبرترین جشنواره ها در دنیا ؛ قدیمی ترین آنها هستند. البته از این واقعیت تاریخی نیز نمی توان گذشت که چون مهد سینما در جهان آنها بوده است طبیعتا اعتبار و استمرار جشنواره های سینمایی آنها از هرجای دیگری در جهان بیشتر است. اما این موضوع نیز نمی تواند دلیلی برای ریخت و پاش های غیر منظم و عدم مدیریت صحیح در حوزه فرهنگ باشد. موضوعی که چند سال پیش از سوی رهبر معظم انقلاب با نام "مهندسی فرهنگ" مطرح شد نه تنها این بخش که البته سایر عرصه های فرهنگی کشور را در بر میگیرد. اما چه سود که با گذشت زمان نیز باز هم شاهد برگزاری جشنواره های رنگارنگ فصلی آنهم به فراخور دوره مدیریتی یک وزیر، معاون و حتی استاندار در کشور هستیم. جشنواره هایی که امسال برگزار می شوند و سال بعد به فراموشی سپرده می شوند و سال بعد از آن مدیر جدید به این نتیجه میرسد که چون بودجه اش کامل نیست؛ اساسا برگزاری آن اتلاف سرمایه است!

۱ نظر: