جمعه، آبان ۲۱

کباب سیاسی و روغن سینمایی !

هر قدر هم که از تماشای فیلم "ملک سلیمان" به این نتیجه برسید که همه این جلوه های ویژه را و حتی بهتر از آن را هم در فیلم های جهانی و معروفی چون "ارباب حلقه ها" دیده اید؛ باز نمی توانید از این نکته صرف نظر کنید که بالاخره "ملک سلیمان" اتفاقی بزرگ در سینمای کشورمان محسوب میشود. اتفاقی که هم از نظر تکنیک فیلم برداری و هم از نظر وجود جلوه های ویژه صوتی و تصویری به واقع اولین رویداد تلقی می شود. علاوه بر تمام این نکات ؛ انتخاب داستانی تاریخی و البته غیر تخیلی ؛ به این فیلم توانسته است باور پذیری بیشتری را برای مخاطب ایجاد کند. هرچند که تجربه نشان داده است که اساسا ژانر تاریخی برای جامعه ایرانی در سینما انتخاب خوبی نیست و قالب مناسب برای پرداختن به چنین ژانری تنها و تنها تلویزیون است, اما تا کنون با گذشت چهار هفته از اکران این فیلم بر پرده های سینمای کشور بارقه هایی از امید در دل سازندگان و البته مدیران سینمایی فارابی روشن کرده است. حال هرچند که این بارقه های امید به رقم 4 میلیاردی هزینه تولید فیلم نرسد !

شهریار بحرانی اما با ساخت این فیلم نکته دیگری را نیز به سایر سینماگران کشور به اثبات رساند؛ و آن اینکه با زبان تعامل و البته یک طرح داستانی خوب و قابل دفاع می توان از درون همین سینمای رو به ورشکستگی و بیجان مملکت، چنین بودجه ای را دست و پا کرد. نکته ای که با گذشت قریب به پنج سال از دولت محمود احمدی نژاد رفته رفته دارد برای همه آنها روشن می گردد. حال هر قدر هم که ما مطبوعاتی ها، حرف و حدیث پشت سر سینما گران و دولت مردان "عزیزمان" در بیاوریم؛ تنها یک اتفاق افتاده است؛ "سینمای ایرانی دوران جدید خویش را آغاز کرده است." نگاه مثبت دولت مهرورز هرقدر هم که آغشته به نیات سیاسی آینده نگرانه باشد باز جای تامل و حتی شکر را دارد که از این کباب سیاسی روغنی هم به سینما و فرهنگ فقیر کشور بماسد!

ملک سلیمان علاوه بر داشتن نقاط قوت تکنیکی در ساخت فیلم دارای یک موهبت منحصر به فرد نیز هست. موهبتی که امروزه به گوهری نا یابب در سینمای ما بدل گشته است. "داستان" ؛ داشتن فیلم نامه ای قصه پرداز و روایت گر در حال حاضر سینمای کشور به معنای پیدا کردن یک "منطقه نفتی" جدید برای همه مهم تلقی می گردد! حال چه بهتر که این داستان با کمی اغراق ، برگرفته از واقعیتی تاریخی باشد. ای چه بسا که در همذات پنداری مخاطب در طول فیلم بیشتر کارساز بیافتد. هرچند که مخاطب با دانسته های پیشین خود از زندگی و پادشاهی با جلال و شکوه سلیمان نبی ؛ بیش از هرچیز منتظر تماشای واقعیاتی چون : ران ملخ بردن مورچه برای سلیمان و یا ماجرای هد هد و تخت و بلقیس و یا قدرت شگرف انگشتر سلیمان ، بود. اما شروع روایت سلیمان نبی از ابتدای سلطنت اش و انفوان جوانی اش می تواند به همه این تضمین را بدهد که منتظر تماشای این فیلم در قسمت های بعدی باشند.

ملک سلیمان، همچنین اولین فیلمی بود که با داشتن فردی متخصص در قسمت " طراحی صدا" توانست لذت شنیدن افکت های صوتی دل نشینی چون صدای سم اسب ها، صدای امواج دریا، صدای باد، صدای غرش ابرها و صدای چکاچاک شمشیر ها را به خوبی به مخاطب عرضه کند. حال هرقدر هم که سالن های عهد قجری سینماهای مشهد ، صندلی های آرتروز زای آنها و باند های بلندگوهای سی ساله و البته پاره شده سالن ها، اعصا بتان را از تماشای این فیلم بیشتر خورد کنند؛ شما بیشتر به این نتیجه می رسید که در اولین فرصت دی.وی.دی با کیفیت این فیلم را تهیه کنید در دستگاه سینمای خانگی تان به تماشای دوباره آن بنشینید. و این یعنی یک سیاست خوب و کارساز برای داغ تر شدن بازار فروش محصولات فرهنگی در کشور. سیاستی ستودنی و بسیار اندیشناک که از سوی مدیران ارشاد شهر مشهد سال هاست که در حال اعمال است!

در نهایت، ملک سلیمان با داشتن همه نقدها و نقاط ضعف اش، یک اتفاق در سینمای ما محسوب میشود. اتفاقی که میتواند پیوند دهنده و یا شاید پل ارتباطی دنیای حرفه ای سینمای دنیا با سینمای ما محسوب گردد. و حتی شاید منجر به این شود که کمتر از یک دهه دیگر ما شاهد تماشای فیلم های ایرانی با استانداردهای جهانی باشیم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر